۱۳۹۵ خرداد ۸, شنبه

یهودیان، مسیحیان، زردشتیان، بهاییان، دراویش و ... در کشور خودشان از کم ترین حقوق انسانی و شهروندی محروم می باشند

مسلمانان ایران که تمامی دگراندیشان را «اقلیت» خوانده و با ناچیز، بی اهمیت و خوار شماردن باورمندان به دیگر ادیان، حقوق انسانی و شهروندی ابتدایی ایشان را لگدمال می کنند، نه تنها از این کار خود شرمنده نبوده بلکه بدین رفتار زشت و غیر انسانی افتخار نیز می کنند و پس از کتک زدن، فحش دادن و آزار دادن یک یهودی و یا مسیحی و یا بهایی و… خرسند بوده و اعمال پلیدشان را در بوق و کرنا کرده و با افتخار به گوش همگان می رسانند.






به راستی آیا یک انسان حق دارد که انسان دیگری را به خاطر باورها و اعتقادات شخصی اش، مورد تمسخر و اذیت و آزار قرار داده و شکنجه دهد؟
آیا واقعن دوره تفتیش عقاید و قضاوت کردن درباره دیگران بر اساس باورهای مذهبی شان سر نیامده است؟
کی و چه زمانی مردم ایران می خواهند دشمنی ها و کینه های قدیمی و تاریخ مصرف گذشته را کنار گداشته و به یکدیگر دست دوستی و آشتی دهند و همدیگر را همچون برادران و خواهرانی که سال ها از هم جدا افتاده باشند، در آغوش بکشند؟
چه زمانی یک ایرانی مسلمان می خواهد عقایدش را از سطح جامعه و قوانین سیاسی و سیستم آموزش و پرورش کشور بیرون کشیده، به درون خانه اش برده و آن را در قلبش و در محیط خانه اش محترم شمارده و به دستورات دینی اش، با تکیه بر اصل احترام به عقاید دگراندیشان و دوستی با آنان، عمل کند؟
چه زمانی یک ایرانی مسلمان متوجه خواهد شد که تا زمانی که با تکیه بر قوانین و دستورات اسلام، سایر هم میهنانش به دست حکومت اسلامی و مزدورانش مورد اذیت و آزار قرار گرفته و زندگانی شان ویران شده، و همچنین تا زمانی که دینش بر جامعه حکومت می کند، نباید از دیگران انتظار داشته باشد تا به عقایدش احترام بگذارند و احترام گذاشتن به عقایدش، «وظیفه» هیچ کس نیست؟
چه وقت یک مسلمان ایرانی قدر سکولاریسم و جدایی دین از سیاست را دانسته و برای رسیدن به این قانون اجتماعی دست کم برای «مورد احترام قرار گرفتن عقاید خودش»، در کنار سایر هم میهنانش تلاش کرده و دلاورانه مبارزه خواهد نمود؟
آیا اگر دست دین از قدرت و سیاست و جامعه و آموزش و پرورش کوتاه شده و منطق، خردگرایی و حقوق انسانی جایگزینش شوند، به نفع تمامی مردم ایران نخواهد بود؟
و اگر بله، پس چرا مسلمانان ایرانی که به گفته خودشان «اکثریت» را تشکیل می دهند، تکانی به خود نداده و با ایجاد موجی از اعراضات عمومی، آخوند را از مسند قدرت به زیر نمی کشند تا تمامی ایرانیان بتوانند در سایه امنیت، آسایش، رفاه و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند؟



به امید ازادی ایران و ایرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر