۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

مردم ما کی بیدار میشوند و خود را از این بردگی خلاص میکنند



ملت کتک خورده ایران پس از سه دهه ستم دیدن، باز هم در انتظار کرامت آخوند است؛ سه دهه است که کشوری توسط ملایان فرومایه به سرقت رفته است و آخوند بر جان و مال و ناموس مردم حکومت می کند. بیش از سی سال می گذرد که آخوند سرمایه و هستی ملتی را چپاول کرده و تمام دار و ندار مردمی را غارت می کند. بیش از سه دهه است که ملتی  غرق در گرفتاری و بیچارگی و فقر و نداری اند و میلیون ها نفر ایرانی محتاج تکه نانی هستند و آخوند، هر روز بر اندوخته هایش اضافه شده و با دزدی سرمایه یک ملت، برای خود گنجی باورنکردنی دست و پا کرده است.
پیامد دیگر حکومت آخوند، به فراموشی سپردن زبان آیین تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله ایران و به دریوزگی و بی آبرویی کشاندن یک ملت است. آخوندی که در گذشته دست گدایی و تملق و چاپلوسی به سوی هر خانواده ایرانی دراز می کرد تا لقمه نانی بدست آورده و به زندگی ننگین خود ادامه دهد، اکنون بر کول و دوش مردم سوار شده، عنان اختیار آنان را به دست دارد، و آنان را چون نوکر و کلفت هایی بی اختیار، به این سوی و آن سوی می کشاند.
حال، پس از سه دهه زیر بار ستم و بی دادگری آخوند قرار گرفتن، عده ای به اصطلاح روزنامه نگار و یا سیاستمدار نیز به روش های گوناگونی در تلاشند که رد پای آخوند گم نشود و همچنان بر کتف و شانه ملت سوار بماند.
این بردگی برخی از ایرانیان، به آخوندها برای جنایت، خیانت و غارت بیشتر میدان داده و موجبات بدبختی بیشتر هم وطنان را فراهم می سازد. مردم ایران باید از زنده نگاه داشتن و در بطن جامعه قرار دادن آخوند دست برداشته و ایشان را طرد کرده و دستان خون آلودشان را از زندگی های خود قطع کنند. اگر بخواهیم لُب کلام را در طی یک جمله بگوییم، باید که آن جمله را اینگونه نوشت و بیان کرد: “تا آخوند کفن نشود / این وطن، وطن نشود”

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر